onlinetabliq onlinetabliq .

onlinetabliq

شخصيت شناسي جالب بر اساس تاريخ تولد

شخصيت شناسي جالب بر اساس تاريخ تولد

 

تم تولد تهران

به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران جوان، اگر كمي جست و جو كنيد، احتمالاً به نتيجه ميرسيد كه محتواي اموزشي فراوان و مطالب متنوعي در زمينه‌ي شخصيت شناسي وجود دارند: شخصيت شناسي از روي اسم، شخصيت شناسي از روي سال تولد، شخصيت شناسي از روي قد، شخصيت شناسي از روي ماه تولد، فال شخصيت شناسي، شخصيت شناسي ماه تولد، شخصيت شناسي از روي اسم، خصوصيات روز و ماه تولد و…. اما اين‌بار گزارشي متفاوت از شخصيت شناسي براي شما عزيزان در نظر گرفته ايم.


روان شناسان شخصيتي اعتقاد دارند كه شماره تولد، شما را از آن شخصيت شناسي از روي تاريخ تولد – تست روانشناسي چيزي كه مي‌خواهيد باشيد دور نمي‌كند، بلكه مانند رنگي است كه نوع آن و زيبايي اش براي افراد مختلف متفاوت است. به مثال زير توجه كنيد:


فرض مي‌كنيم كه شما متولد ۲۹ ارديبهشت ۱۳۶۴ هستيد. ارديبهشت ماه دوم سال است پس:


۹=۱+۸=۱۸=۵+۹+۳+۱=۱۳۹۵=۱۳۶۴+۲+۲۹


شماره تولد ۹ است و اكنون مي‌توانيد آنچه راكه مربوط به اين شماره است با خود مطابقت دهيد.


تفسير اعداد:


۱- خالق و مبتكر:


'يك'‌ها پايه و اساس زندگي هستند. مدام عقيده‌هاي تازه و بديع دارند و اين شرايط در آن‌ها طبيعي است. مدام دوست دارند تمامي كار‌ها و مسايل بر حول محوري كه آن‌ها مي‌گويند و تعيين مي‌كنند در گردش باشد و، زيرا مبتكر هستند، گاهي خود خواه مي‌شوند. با اين حال' يك'‌ها به شدت صادق و وفادارند و به خوبي مهارت‌هاي سياسي را ياد ميگيرند. مدام دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، زيرا عاشق اين هستند كه' بهترين' باشند. در استخدام خود بودن و براي خويش كار كردن بزرگ‌ترين كمك به آنهاست، ولي بايد ياد بگيرند عقيده‌هاي افراد ديگر ممكن است بهتر باشد و بايد با رويي گشوده آن‌ها را هم بشنوند.


۲- پيام آور صلح:


'دو'‌ها سياست مدار به دنيا مي‌آيند! از احتياج افراد ديگر خبر دارند و غالبا قبل از سايرين به آن‌ها فكر مي‌كنند. اصلاً تنهايي را دوست ندارند. دوستي و همراهي با افراد ديگر براي شان بسيار مهم است و ميتواند آن‌ها را به موفقيت در زندگي رهنمود سازد. اما از سوي ديگر، اگر در دوستي با كسي حس ناراحتي كنند ترجيح ميدهند تنها باشند. از آنجايي كه ذاتا خجول هستند بايد در تقويت اعتماد به نفس خويش سعي كنند و با استفاده از لحظه‌ها و فرصت‌ها آن‌ها را از دست ندهند.


۳- قلب تپنده زندگي:


'سه'‌ها ايده آليست هستند، بسيار فعال، اجتماعي، جذاب، رمانتيك وبسيار صبور و پر تحمل. خيلي كار‌ها را با هم آغاز مي‌كنند، ولي تمامي آن‌ها را پيگيري نمي‌كنند. دوست دارند كه افراد ديگر شاد باشند و براي اين كار تمام سعي خويش رابه كار مي‌گيرند. بسيار محبوب اجتماعي و ايده آليست هستند، ولي بايد ياد بگيرند كه دنيا را از ديد واقعگرايايه تري هم ببينند.


۴- محافظه كار:


' چهار'‌ها بسيار زودرنج و سنتي هستند. آن‌ها عاشق كار‌هاي روزانه، روتين و پيرو نظم و انضباط هستند و تنها زماني وارد عمل ميشوند كه دقيقا بدانند چه كاري بايد انجام دهند. به سختي كار و سعي مي‌كنند. عاشق طبيعت و محيط خارج از خانه هستند. بسيار مقاوم و با پشتكار هستند. ولي بايد ياد بگيرند كه انعطاف پذيري بيشتري داشته و با خويش مهربانتر باشند.


۵- ناهماهنگ با جماعت:


' پنج'‌ها جهانگرد هستند و كنجكاوي ذاتي، خطر پذيري و شوق سيري ناپذير آن‌ها به جهان هستي و ديدن محيط پيرامون خويش، غالبا براي شان درد سر ساز مي‌شود. آن‌ها عاشق تنوع هستند ودوست ندارند مانند درخت در يك جا ثابت بمانند. تمام دنيا مدرسه آنهاست و در هر موقعيتي به دنبال يادگيري هستند. سوالات آن‌ها هرگز تمام نمي‌شود. آن‌ها به خوبي ياد گرفته اند كه قبل از اقدام به عمل، تمامي جوانب كار را سنجيده و خاطرجمع شوند كه قبل از نتيجه گيري، تمامي حقيقت‌ها را مد نظر قرار داده اند.


۶- رمانتيك و احساساتي:


' شش'‌ها ايده آليست هستند و زماني شادمان ميشوند كه حس سودمندبودن كنند. يك ارتباط خانوادگي بسيار محكم براي آن‌ها از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. اعمالشان بر تصميم گيري هايشان مؤثر است و آن‌ها احساس غريب براي نگهداري از افراد ديگر و كمك به آن‌ها دارند. بسيار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگي مي‌شوند. عاشق هنرو موسيقي هستند. دوستاني صادق و در دوستي ثابت قدم هستند. ' شش'‌ها بايد بين چيز‌هايي كه ميتوانند آن‌ها را تغيير دهند و چيز‌هايي كه نمي‌توانند، تفاوت قائل شوند.


۷- عاقل و خردمند:


' هفت'‌ها جست و جو گر هستند. آن‌ها مدام به دنبال اطلاعات مخفي و پنهان بوده و به سختي اطلاعات حاصل شده را با ارزش واقعي آن مي‌پذيرند. احساسات هيچ ارتباطي با تصميم گيري‌هاي آن‌ها ندارد. با اين كه در خصوص همه چيز در زندگي سؤال مي‌كنند، ولي دوست ندارند مورد سوال واقع شوند و هيچوقت كاري را ابتدا به ساكن با سرعت آغاز نمي‌كنند و شعارآن‌ها اين است كه به آرامي ميتوان مسابقه را برد. آن‌ها فيلسوف‌هاي آينده هستند؛ طالبان علم كه به هر چه مي‌خواهند مي‌رسند و سؤال بي جوابي ندارند. مرموز هستند و در دنياي خودشان زندگي مي‌كنند و بايد ياد بگيرند در اين دنيا چه چيزي باوركردني است و چه چيزي نه!


۸- آدم كله گنده:


' هشت'‌ها مشكل گشا هستند. اساسي و حرفه‌اي سراغ مشكل رفته و آنرا حل مي‌كنند. قضاوتي درست دارند و بسيار مصمم هستندو طرحهاو نقشه‌هاي بزرگي دارند و دوست دارند زندگي خوبي داشته باشند. مسئوليت اشخاص را بر عهده مي‌گيرند و مردم را با هدف خاص خويش مي‌بينند. با وضعيت ويژه‌اي اين قابليت رابه وجود مي‌آورند كه افراد ديگر مدام آن‌ها را رييس ببينند.


۹- اجرا كننده و بازيگر:


' نه'‌ها ذاتا هنرپيشه هستند. بسيار دلسوز افراد ديگر و بخشنده بوده و آخرين پول جيب خويش را هم براي كمك به افراد ديگر خرج مي‌كنند. با جذابيت ذاتي شان اصلاً در دوست يابي مشكلي ندارند و هيچ كس براي آن‌ها شخص غريبه‌اي به حساب نمي‌آيد. در حالات مختلف شخصيت‌هاي مختلفي از خويش بروز ميدهند و براي افرادي كه اطرافشان هستند آشنايي اين اشخاص اندكي سخت بنظر ميرسد. آن‌ها مثل بازيگراني هستند كه در موقعيت‌هاي مختلف رفتار‌هاي متفاوتي نشان مي‌دهند. افرادي خوش شانس هستند، ولي خيلي وقت‌ها از آينده خويش ترسناك و نسبت به آن هراسان هستند. آن‌ها براي موفقيت بايد به يك دوستي و عشق دو جانبه كه ميتواند مكملشان در زندگي باشد دست يابند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۱۲:۴۴:۰۴ توسط:onlinetabliq موضوع:

فوايد خريد و نگهداري گل و گياه در خانه

فوايد خريد و نگهداري گل و گياه در خانه


به دليل احتمال بروز موج پنجم كرونا، ترافيك و گرماي هوا بيرون رفتن از خانه و حضور در مكان هايي مانند گل فروشي ها، بازار گل و گلخانه هاي شهري كار مناسبي نيست. اما با خريد گل از گل فروشي آنلاين هم در وقت و هزينه صرفه جويي ميكنيد؛ هم اطلاعات مناسب از كاربرد و نگهداري گياهان كسب مي‌كنيد و هم خطر حضور در جاهاي شلوغ را كم كرده كرده‌ايد.
 
فوايد خريد و نگهداري گل و گياه در خانه
فرهنگ استفاده از گل و گياه در آپارتمان ها در حال گسترش است. يك گلدان ساده مي‌تواند حس زندگي و طراوت را به شما منتقل كند و علاوه بر تغيير كوچك دكور خانه شما اثرات معركه‌اي در روح‌وروان شما دارد. گل نماينده طبيعت در كاشانه انسان است. براي هديه كردن؛ گل نماد دوستي و مشاركت است. چرا كه با هديه دادن آن زيبايي ها را با يكديگر تقسيم مي كنيم. در هر فضا و با هر متراژ قرار دادن گلدان هاي تزئيني در پشت پنجره برايتان نشاط آور و جذاب خواهند بود. گل‌وگياه زيبايي منزل شما را چند برابر كرده و چشم انداز زيبايي را با هزينه هاي مناسب براي شما به وجود خواهند آورد. هرچند در اين روزها، به دليل احتمال بروز موج پنجم كرونا، ترافيك و گرماي هوا بيرون رفتن از خانه و حضور در مكان هايي مانند گل فروشي ها، بازار گل و گلخانه هاي شهري كار مناسبي نيست. اما با خريد گل از گل فروشي آنلاين هم در وقت و هزينه صرفه جويي ميكنيد؛ هم اطلاعات مناسب از كاربرد و نگهداري گياهان كسب مي‌كنيد و هم خطر حضور در جاهاي شلوغ را كم كرده كرده‌ايد.

فوايد وجود گل و گلدان در خانه


برخي از فوايد وجود گل و گلدان در خانه عبارتند از:

 

نگهداري و خريد گلدان در محيط زندگي باعث مي شود كه از تاثيرات مخرب گازها و سموم مضر كاسته شود.
وجود گلهايي با رنگ هاي ملايم بنفش، صورتي، سفيد در محيط زندگي باعث مي شود كه احساسات شما به سمت و سوي احساسات آرام برده شود و اين يك تاثير گلدان در محيط زندگي است.
وجود گل هايي با رنگ هاي گرم و تند مثل رنگ نارنجي، قرمز، زرد احساسات شما را به سمت هيجان و سرزندگي به پيش مي برد.
استفاده از گلدان در اتاق نشيمن، اتاق خواب، ورودي منزل ضروري است. قرار دادن گلدان در اتاق خواب و نشيمن مي تواند باعث ايجاد آرامش شود. گذاشتن آن در ورودي منزل نيز مي تواند به منزله ي خوش آمد گويي به مهمانان باشد.
تصفيه كننده ي هوا به حساب مي آيد.
به سلامت خانواده كمك مي كند.
باعث سريع تر شدن روند بهبودي در بيماران مي گردد.
در يادگيري موثر است.
باعث كاهش استرس مي گردد و اين نيز يك تاثير گلدان در محيط زندگي است.
گياهان دي اكسيد كربن موجود در هوا را گرفته و به اكسيژن تبديل مي كنند.
باعث ايجاد شادي و افزايش كارايي شده و حالت خوش بينانه و كارايي و خلاقيت را به ما مي بخشد.
يكي ديگر از فوايد خوب نگهداري گلدان در محيط زندگي اين است كه علائمي مثل سرماخوردگي، خواب آلودگي، استرس و سردرد كاهش مي يابد.
قرار دادن گلدان در محيط زندگي باعث فراموش كردن مشكلات شده و به بهبود سلامت روحي و ذهني افراد كمك شاياني مي كند.
بيماري هايي همچون افسردگي را برطرف كرده و به اشخاص منزوي دليل موجهي را براي ادامه ي زندگي مي بخشد و اين نيز يكي ديگر از تاثيرات گلدان در محيط زندگي است.
افرادي كه زمان زيادي از خود را براي گياهان مي گذرانند، تمايل به داشتن رابطه ي صميمي تري با بقيه ي افراد داشته و اين حس باعث افزايش غمخواري و شفقت نسبت به ديگران مي گردد.
قرار دادن گلدان در محيط زندگي باعث مي شود كه خستگي و احساس كسالت از خانه برطرف گردد و اين نيز يك تاثير گلدان درمحيط زندگي است.
گذاشتن گلدان گل در گوشه هاي تيز خانه موجب از بين رفتن انرژي منفي در آن گوشه هاي تيز مي گردد.
نگاه كردن به گل ها باعث برطرف شدن غم و اندوه مي گردد

طبق تحقيقات انجام گرفته، نگاه انداختن به گل ها باعث احساس شادي و طراوت در انسان شده و غم و اندوه را برطرف مي گرداند. تماشا كردن گل ها، حالات روحي را تغيير داده و اتصال عصبي مثبتي را در مغز ايجاد مي نمايد. دريافت يك گلدان كوچك از گل به سرعت روحيه شما را تغيير مي دهد. لبخند زدن ناگهاني به محض دريافت گلدان گل، اولين نشانه اين تغيير مي باشد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۱۰:۰۶:۲۷ توسط:onlinetabliq موضوع:

فوايد خريد و نگهداري گل و گياه در خانه

فوايد خريد و نگهداري گل و گياه در خانه


به دليل احتمال بروز موج پنجم كرونا، ترافيك و گرماي هوا بيرون رفتن از خانه و حضور در مكان هايي مانند گل فروشي ها، بازار گل و گلخانه هاي شهري كار مناسبي نيست. اما با خريد گل از گل فروشي آنلاين هم در وقت و هزينه صرفه جويي ميكنيد؛ هم اطلاعات مناسب از كاربرد و نگهداري گياهان كسب مي‌كنيد و هم خطر حضور در جاهاي شلوغ را كم كرده كرده‌ايد.
 
فوايد خريد و نگهداري گل و گياه در خانه
فرهنگ استفاده از گل و گياه در آپارتمان ها در حال گسترش است. يك گلدان ساده مي‌تواند حس زندگي و طراوت را به شما منتقل كند و علاوه بر تغيير كوچك دكور خانه شما اثرات معركه‌اي در روح‌وروان شما دارد. گل نماينده طبيعت در كاشانه انسان است. براي هديه كردن؛ گل نماد دوستي و مشاركت است. چرا كه با هديه دادن آن زيبايي ها را با يكديگر تقسيم مي كنيم. در هر فضا و با هر متراژ قرار دادن گلدان هاي تزئيني در پشت پنجره برايتان نشاط آور و جذاب خواهند بود. گل‌وگياه زيبايي منزل شما را چند برابر كرده و چشم انداز زيبايي را با هزينه هاي مناسب براي شما به وجود خواهند آورد. هرچند در اين روزها، به دليل احتمال بروز موج پنجم كرونا، ترافيك و گرماي هوا بيرون رفتن از خانه و حضور در مكان هايي مانند گل فروشي ها، بازار گل و گلخانه هاي شهري كار مناسبي نيست. اما با خريد گل از گل فروشي آنلاين هم در وقت و هزينه صرفه جويي ميكنيد؛ هم اطلاعات مناسب از كاربرد و نگهداري گياهان كسب مي‌كنيد و هم خطر حضور در جاهاي شلوغ را كم كرده كرده‌ايد.

فوايد وجود گل و گلدان در خانه


برخي از فوايد وجود گل و گلدان در خانه عبارتند از:

 

نگهداري و خريد گلدان در محيط زندگي باعث مي شود كه از تاثيرات مخرب گازها و سموم مضر كاسته شود.
وجود گلهايي با رنگ هاي ملايم بنفش، صورتي، سفيد در محيط زندگي باعث مي شود كه احساسات شما به سمت و سوي احساسات آرام برده شود و اين يك تاثير گلدان در محيط زندگي است.
وجود گل هايي با رنگ هاي گرم و تند مثل رنگ نارنجي، قرمز، زرد احساسات شما را به سمت هيجان و سرزندگي به پيش مي برد.
استفاده از گلدان در اتاق نشيمن، اتاق خواب، ورودي منزل ضروري است. قرار دادن گلدان در اتاق خواب و نشيمن مي تواند باعث ايجاد آرامش شود. گذاشتن آن در ورودي منزل نيز مي تواند به منزله ي خوش آمد گويي به مهمانان باشد.
تصفيه كننده ي هوا به حساب مي آيد.
به سلامت خانواده كمك مي كند.
باعث سريع تر شدن روند بهبودي در بيماران مي گردد.
در يادگيري موثر است.
باعث كاهش استرس مي گردد و اين نيز يك تاثير گلدان در محيط زندگي است.
گياهان دي اكسيد كربن موجود در هوا را گرفته و به اكسيژن تبديل مي كنند.
باعث ايجاد شادي و افزايش كارايي شده و حالت خوش بينانه و كارايي و خلاقيت را به ما مي بخشد.
يكي ديگر از فوايد خوب نگهداري گلدان در محيط زندگي اين است كه علائمي مثل سرماخوردگي، خواب آلودگي، استرس و سردرد كاهش مي يابد.
قرار دادن گلدان در محيط زندگي باعث فراموش كردن مشكلات شده و به بهبود سلامت روحي و ذهني افراد كمك شاياني مي كند.
بيماري هايي همچون افسردگي را برطرف كرده و به اشخاص منزوي دليل موجهي را براي ادامه ي زندگي مي بخشد و اين نيز يكي ديگر از تاثيرات گلدان در محيط زندگي است.
افرادي كه زمان زيادي از خود را براي گياهان مي گذرانند، تمايل به داشتن رابطه ي صميمي تري با بقيه ي افراد داشته و اين حس باعث افزايش غمخواري و شفقت نسبت به ديگران مي گردد.
قرار دادن گلدان در محيط زندگي باعث مي شود كه خستگي و احساس كسالت از خانه برطرف گردد و اين نيز يك تاثير گلدان درمحيط زندگي است.
گذاشتن گلدان گل در گوشه هاي تيز خانه موجب از بين رفتن انرژي منفي در آن گوشه هاي تيز مي گردد.
نگاه كردن به گل ها باعث برطرف شدن غم و اندوه مي گردد

طبق تحقيقات انجام گرفته، نگاه انداختن به گل ها باعث احساس شادي و طراوت در انسان شده و غم و اندوه را برطرف مي گرداند. تماشا كردن گل ها، حالات روحي را تغيير داده و اتصال عصبي مثبتي را در مغز ايجاد مي نمايد. دريافت يك گلدان كوچك از گل به سرعت روحيه شما را تغيير مي دهد. لبخند زدن ناگهاني به محض دريافت گلدان گل، اولين نشانه اين تغيير مي باشد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۱۰:۰۶:۰۹ توسط:onlinetabliq موضوع:

با ۵ تا از گرانترين درمان هاي دندانپزشكي در جهان آشنا شويد

با ۵ تا از گرانترين درمان هاي دندانپزشكي در جهان آشنا شويد

تسنيم

لابراتوار دندانسازي

درمان هاي دندانپزشكي بسيار گسترده بوده و تعدد زيادي دارند...

دندانپزشكي در ايام كرونا

درمان هاي دندانپزشكي بسيار گسترده بوده و تعدد زيادي دارند. معمولا ساده ترين درمان دندانپزشكي، ترميم دندان پوسيده يا كشيدن آن است كه هزينه‌هاي نسبتا كمتر و مناسبي در تمام دنيا دارند اما يك سري درمان هستند كه به طرز عجيبي هزينه هاي بسياري بالايي دارند. در اين مقاله با 5 درمان دندانپزشكي كه گفته مي شود گرانقيمت‌ترين درمان‌ها در تمام دنيا و حتي كشور خودمان هستند آشنا خواهيد شد. اگر كنجكاو هستيد كه اين درمان ها كدامند حتما اين مقاله را تا انتها بخوانيد.


لمينت دندان


* حدود هزينه: 1000 تا 2500 دلار*


لمينت دندان از پرطرفدارترين درمان هاي دندانپزشكي در سراسر جهان است. اين روش به قدري محبوب است كه سن افرادي كه خواهان آن هستند به زير 20 سال رسيده است. لمينت دندان نوعي ونير دندانپزشكي است. آن ها لايه هاي بسيار نازك و همرنگ دندان هستند كه به جهت زيبايي و برطرف كردن عيوب ظاهري به سطح جلوي دندان ها متصل مي شوند.


قيمت لمينت دندان بر اساس هر واحد يا هر دندان محاسبه مي شود و به صورت حدودي هزينه هر واحد از آن در جهان مي تواند به 2500 دلار برسد. جايگزين ارزان قيمت لمينت دندان ونير كامپوزيت دندان است كه از نظر زيبايي تقريبا مشابه با لمينت است ولي هزينه به مراتب كمتري در بر دارد.


هزينه لمينت دندان در ايران چقدر است؟


لمينت ها بسته به فاكتورهاي مختلفي هزينه هاي متفاوتي دارند. آن ها به صورت حدودي در محدوده قيمت 2 تا 3 ميليون تومان هستند اما ممكن است بيشتر از اين هزينه در بر بگيرند. براي اطلاع از تعرفه دقيق لمينت دندان مي توانيد روي كليدواوژه قيمت لمينت دندان كليك كنيد. در صفحه باز شده جدول تعرفه لمينت درج شده و توضيحات كاملي در اين خصوص ارائه شده است.


چرا هزينه لمينت دندان زياد است؟


لمينت دندان نوعي پروسه و روش زيبايي دندان است. آن دسته از درمان هاي دندانپزشكي كه به منظور زيبايي دندان صورت مي گيرد عملاً تحت پوشش بيمه دندانپزشكي شما قرار نمي گيرد. به اين ترتيب، تمام پروسه هاي زيبايي دندان به دليل اينكه ميبايست خودتان هزينه آن را پرداخت كنيد گرانتر هستند. بنابراين اين مي تواند گران بودن هزينه لمينت دندان را توجيه كند.


 


ايمپلنت دندان


* حدود هزينه: 1500 تا 3000 دلار*


ايمپلنت دندان بهترين روش جايگزين دندان از دست رفته است. يك ايمپلنت از چند بخش تشكيل شده و مهم ترين قسمت آن يك پيچ از جنس تيتانيوم است كه در نقش ريشه دندان از دست رفته وارد استخوان فك شده و به آن جوش ميخورد. سپس اباتمنت و روكش دندان را روي آن قرار مي دهند تا مبدل به يك دندان مستحكم و زيبا شود.


ايمپلنت ها طوري طراحي و كاشته مي شوند كه با فك شما جوش مي خورند و مانند دندان طبيعي عمل مي كنند. در اكثر موارد، مي توانيد انتظار داشته باشيد كه ايمپلنت هاي شما تا آخر عمر دوام قابل قبولي داشته باشند.


گفته مي شود كه هزينه اوليه كاشت ايمپلنت معمولاً بيشتر از درمان هاي جايگزين مانند بريج يا دندان مصنوعي است. اما اجازه ندهيد برچسب قيمت بالا، شما را فريب دهد. زيرا اگرچه شما در ابتدا براي داشتن ايمپلنت هزينه بيشتري مي پردازيد، اما به سبب اينكه تا پايان عمر آن را خواهيد داشت، در هزينه هاي آينده دندانپزشكي صرفه جويي خواهيد كرد. اين درحالي است كه روش هاي جايگزين مانند دندان مصنوعي طول عمر و دوام كمتري دارند و مكررا روي دست شما هزينه ميگذارند.


 


ارتودنسي دندان


* حدود هزينه: 3000 تا 7500 دلار*


ارتودنسي يكي از تخصصي ترين شاخه هاي دندانپزشكي است كه متخصصان آن به مرتب كردن نامنظمي هاي دنداني و رفع ناهنجاري هاي فكي مي‌پردازند. از آنجا كه اين درمان زمانبر است و پيچيدگي هاي خاص خود را دارد به عنوان يكي از گرانترين درمان هاي دندانپزشكي شناخته مي شود. برخلاف تصور، درمان هاي ارتودنسي تنها مخصوص كودكان نيستند و مادامي كه بيشتر دندان ها سالم باشند حتي در سنين بلا 50 سال نيز مي توان ارتودنسي كرد.


چرا هزينه ارتودنسي زياد است؟


در تمام دنيا به دليل اينكه تجهيزات ارتودنسي گران هستند و مدت زمان درمان بيشتري دارند، هزينه آن ها نيز بسيار بيشتر از روش هاي مرسوم دندانپزشكي ديگر است. همچنين درمان هاي ارتودنسي كاملا تخصصي هستند و بايد توسط ارتودنتيست انجام شوند و اين متخصص نيز حق الزحمه بيشتري نسبت به دندانپزشكان ديگر ميگيرد.


جراحي دهان و دندان


* حدود هزينه: 500 تا 10000 دلار*


يك سري جراحي خاص در ناحيه دهان و دندان انجام مي شود كه هزينه بالايي دارند و عمده دليل گران بودن آن ها اين است كه پيچيده هستند، با ريسك زيادي همراهند و در كل به شيوه جراحي صورت ميگيرند. مثلا جراحي فك، جراحي لثه، جراحي براي كشيدن دندان و ... تنها تعدادي از اين عمل ها هستند.


روكش دندان يا تاج دندان


* حدود هزينه: 1000 تا 3500 دلار*


روكش ها از جمله كاربردي ترين پروتزهاي دنداني در دندانپزشكي هستند. آن ها آخرين راه حل نجات دندان و نابودي آن هستند. اگر دنداني به قدري پوسيده باشد كه نشود با پر كردن آن را احيا كرد با كمك روكش ترميم مي شود. روكش دندان معمولا پس از عصب كشي گسترده دندان استفاده مي شود و به خوبي از دندان محافظت مي كند. اين پروتز كاربردي ظاهري مشابه با تاج دندان خودمان دارد.


يك روكش دندان ممكن است از مواد مختلفي مانند سراميك، كامپوزيت، طلا، زيركونيوم، استيل و .... هزينه روكش دندان بسته به ماده اي كه در ساخت آن استفاده شده متغيير است ولي به هر حال جزء گرانترين درمان هاي دندانپزشكي در دنيا به شمار مي رود. لازم به ذكر است كه روش جايگزين روكش مي تواند بيلداپ دندان با ونير كامپوزيت نيز باشد.


چرا قيمت روكش دندان زياد است؟


از نظر پولي، روكش هاي دنداني به اندازه بسياري از درمانهاي ديگر هزينه ندارند ... اما به نظر مي رسد گران تر هستند زيرا هزينه آنها بيش از پركردن معمولي دندان است و در اكثر برنامه هاي بيمه اي اصلا پوشش داده نمي شوند. در نتيجه، مردم تمايل دارند كه نصب آنها را به مدت طولاني تري به تعويق بيندازند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۵ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۰۲:۲۹:۰۵ توسط:onlinetabliq موضوع:

نقش رسانه ملي در شناخت موسيقي و پيامدهاي فرهنگي آن

نقش رسانه ملي در شناخت موسيقي و پيامدهاي فرهنگي آن


آموزشگاه سلفژ غرب تهران

تهران- ايرناپلاس- رويدادهاي موسيقي چون جشنواره ملي موسيقي جوان در حالي برگزار و داوري شده و خاتمه مي‌يابند كه به ندرت و يا اصلا از طريق صداوسيما به عنوان رسانه ملي منتشر نمي‌شوند و به اين عملكرد رسانه ملي نقدهايي وارد شده است.

شستشوي فرش ترك

به گزارش ايرناپلاس، تلويزيون به عنوان رسانه فراگير، ارزان و در دسترسِ مردم مي‌تواند به نوعي فرهنگ و هنر هر سرزميني را توسعه و ارتقاء دهد؛ آنگونه كه گويي همه مردم در يك مدرسه همگاني تاثيرپذيري دارند.


در اين ميان موسيقي به سبب جذابيت‌هايي كه دارد و ارتباطي كه مردم با آن برقرار مي كنند، مي‌تواند به عنوان يكي از اركان مهم فرهنگي مورد حمايت و توجه رسانه ملي قرار گيرد.


در واقع اين رسانه با توليد برنامه‌هاي گوناگون موسيقايي و پخش آثار بزرگان و پيشكسوتان اين عرصه مي‌تواند نقش‌ مهمي در حفظ و زنده نگه‌داشتن موسيقي اصيل و با محتوا و كيفيت را ايفا كند.


اما اين رسانه در ساخت برنامه هايي از اين دست فعال نبوده و يا حضور بسيار ضعيفي دارد چنانكه همواره با كمبود چنين محتواهايي روبه‌رو است. البته در مواردي برنامه‌هاي خوبي در حوزه موسيقي در اين سالها به روي آنتن رفته است اما به دليل حمايت نكردن از آن بعد از مدتي قطع شده‌اند.


هفته گذشته هم حميدرضا اردلان پژوهشگر موسيقي نواحي و آهنگساز كه چندين دوره نقش مشاور و داور بخش موسيقي نواحي جشنواره موسيقي جوان را عهده دار است از عدم توجه رسانه ملي به برگزاري رويداد مهمي با عنوان جشنواره ملي موسيقي جوان انتقاد كرد.


وي در اين‌ باره گفت: «صدا و سيما مشغول امور سياسي است و از چنين رويدادهايي غفلت مي‌كند. مديران تلويزيون از تاثير چنين جشنوارهايي بر رشد معرفت شنيداري جامعه غفلت دارند و آن را به‌عنوان يك رويداد ملي جامع، ضبط و پخش نمي‌كنند.»


وي گفت : «اگر بخواهيم فراگيري درصورت اين رويداد وقوع يابد، ضرورت دارد كه رسانه‌ها كمك كنند، مطمئنم محتواي جشنواره موسيقي جوان به‌طور كلي منش صدق دارد و درميان هنرمندان موسيقي راه فراگيري مي‌رود.»


اما به راستي تلويزيون تا چه اندازه بر سليقه مردم در انتخاب موسيقي ارزشمند و ايراني تاثير مي‌گذارد؟ آيا اين رسانه در اين سالها واقعا از پخش و توليد برخي برنامه‌هاي موسيقايي و پوشش برنامه‌ها غفلت كرده است و اگر چنين است در كدام بخش‌ها بوده است؟


در همين موضوع با هوشنگ جاويد، پژوهشگر موسيقي نواحي به گفت‌ وگو پرداختيم.


اندك بودن ميزان مصرف موسيقي ايراني در شبكه‌هاي تلويزيون


ايرناپلاس: نقش صدا و سيما و برنامه‌هاي تلويزيوني در گرايش مردم به سمت موسيقي ايراني چقدر است و نظارت‌ها چگونه مي‌تواند بر كيفيت آثار موسيقايي تلويزيون و ديگر توليدات اثرگذار باشد؟


هوشنگ جاويد: دو نوع شورا در حوزه شعر و موسيقي كشور داريم كه به صورت پيشيني نظارت دارند. ايراد اين نوع نظارت آن است كه نوع‌آوري، تفكر و انديشه صحيح نسبت به موضوعات را از هنرمند مي‌گيرد. اما به اعتقاد من اگر نظارتي وجود داشته باشد بايد به صورت پسيني باشد.


وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نزديك به ۱۰ سال است كه نهادي به نام دفتر صيانت از هنر و هنرمند ايجاد كرده است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بخواهد قوي عمل كند بايد وظايفي را به اين دفتر بسپارد و نظارت‌هاي پيشين را كنار بگذارد.


بايد ديگر به نظارت موسيقي و شعر نياز نداشته باشند و دست هنرمند را باز بگذارند. يعني هنرمندان آثاري را كه فكر مي‌كنند براي جامعه خوب و مناسب است، توليد كنند.


به طور قطع عده‌اي به اين توليدات زماني كه به بازار بيايند، نقد دارند و همانطور كه برخي براي بعضي از توليدات موسيقي‌ نقد مي‌نويسند به همان اندازه برخي از دستگاه‌هاي فرهنگي هم ممكن است نقد داشته باشند كه اگر نسبت به آثار توليدي نقد و مشكل جدي داشته باشند مي‌توانند به دفتر صيانت شكايت ببرند و با بيان ادله‌هايشان نسبت به آن آثار شكايت نمايند.


در آنجا تهيه‌كننده و هنرمند يا شاعر دفاع مي‌كند كه ممكن است برنده يا بازنده هم شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با اين نظارت پسين تمام اتهام‌هايي كه در حال حاضر از جاهاي مختلف به آن وارد مي‌شود را از خود مبرا مي‌كند و به عنوان يك داور عادل آثار هنرمندان و منتقدان را قضاوت و داوري مي‌كند كه به نظر من اين بهترين راه است.


البته صدا و سيما علاوه بر نظارت پيشيني، نظارت پسيني هم دارد. يعني شعر را بعد از تاييد و زماني كه در اثري به كار برده مي‌شود توسط گروه نظارت بررسي مي كند كه آيا درست تركيب شده يا خير و آيا موسيقي براي آن شعر مناسب است يا خير.


اين شكل از نظارت جلوي نوآوري صحيح و انديشه را مي‌گيرد و يك سويه عمل مي‌كند. به همين دليل است كه به تعداد بينهايت؛ شعرهاي عاشقانه كم‌محتوا داريم كه بيشتر در بخش موسيقي سّبُك جامعه حركت مي‌كنند. اما نقش صدا و سيما در اين ميان چيست؟


بايد گفت كه ميزان مصرف موسيقي ايراني يا به عبارت ديگر آن چيزي كه به عنوان موسيقي رديف و دستگاه و موسيقي نواحي و مناطق مي‌شناسيم در شبكه‌هاي اصلي صدا و سيما بسيار اندك است.


ضعف رسانه ملي در شناخت موسيقي


ايرناپلاس: چه دلايلي باعث مي‌شود كه كيفيت آثار موسيقايي به اين اندازه كاهش پيدا كند كه شاهد پخش برخي از آنها در رسانه‌اي مانند تلويزيون هستيم؟


جاويد: موسيقي امروزي، موسيقي فرنگي را در ذهن جامعه ايراني جا مي‌اندازد و اين افراد در گروه نظارت چه بالادستي و چه پايين‌دستي به جاي اينكه به اين‌ قسمت مساله فكر كنند مسير را اشتباه مي‌روند و بيشتر متن را محور موضوع قرار مي‌دهند.


به نوعي خوبي و بدي يك اثر را از روي متن داوري مي‌كنند در حالي كه اين كار كاملا غلط است. درواقع خوبي و بدي يك اثر در تلفيقي است كه صورت مي‌گيرد. بايد بررسي كرد كه تا چه اندازه موسيقي فرنگي به وسيله متن ايراني و فارسي به خورد ذهن مخاطب داده مي‌شود.


اين موسيقي پاپ كه مي‌شنويم و رنگ و لعابي كه به آن مي‌دهند، ايراني نيست. استادان بزرگ موسيقي ايران بارها اينها را گوشزد كردند، اما قبل انقلاب دولت وقت گوش نداد و در انقلاب هم اين قضيه وارونه شد و بعد از ۵ الي ۶ سال بعد از انقلاب و در اواخر دوره جنگ، شاگردان همان افرادي كه موسيقي‌هاي ايراني را ترويج مي‌كردند، روي كار آمده و همان شكل‌ها را ترويج نموده و خيلي سعي كردند بگويند اين موسيقي‌ها بهتر است.


در واقع بسياري از دست‌اندركاران صدا و سيما و تهيه كنندگان رسانه ملي در شناخت موسيقي ضعف دارند و به صورت سليقه‌اي عمل مي‌كنند. چون سالهاست حتي در تلويزيون و دانشكده صدا و سيما، موسيقي تدريس نمي‌شود و تدريس آن را حذف كرده‌اند به همين دليل شناختي از موسيقي ندارند، در نتيجه بر اساس سليقه عمل مي‌كنند.


آثاري كه از اين رسانه پخش مي‌شود براي جامعه ما كه مدعي يك جامعه انقلابي و حماسي هستيم در بسياري موارد ناشايست است و همين مساله براي مخاطب مشكل‌آفريني مي‌كند. اگر به ذات اين موسيقي نگاه كنيد مي‌بينيد كه اين موسيقي با ادوات خود داراي بالاترين معنويت درك و دريافت بوده است.


اگر غير از اين بود پس از اسلام براي اين موسيقي، سه هزار رساله توسط حكماي اسلامي نوشته نمي‌شد. به هر حال آن افراد كه نياكان ما به حساب مي‌آيند در بخش هنر، انسان‌هاي بي‌سوادي نسبت به دين نبودند و علاوه بر دين و مذهب هنر را هم مي‌شناختند. درباره بند بند موسيقي ايراني رساله‌ها و خطابه‌هاي مذهبي مثبت نوشته‌اند.


جاي خالي پيشكسوتان و جوانان با استعداد در تلويزيون


ايرناپلاس: با يك بررسي ساده متوجه مي‌شويم كه ساخت برنامه‌هاي موسيقي‌محور در تلويزيون بسيار اندك است، علاوه بر آن يكي از داوران جشنواره ملي موسيقي جوان از غفلت تلويزيون از اين رويداد انتقاد كرده، به اعتقاد شما اين غفلت و انتقادها بيشتر در چه بخش‌هايي قابل مشاهده است؟


جاويد: احساس و سليقه ما با خط مشي واقعي يك رسانه متفاوت است. بر طبق سليقه، منِ پژوهشگر علاقه دارم كه همه اتفاقات موسيقي از رسانه پخش شود. البته در جشنواره‌هايي كه برگزار مي‌شود بسياري از شركت‌كنندگان و مخاطبان از نوع داوري‌ها گلايه داشته‌اند كه تا چه اندازه صحيح است، نمي‌دانيم.


اما اگر اين رويداد از رسانه پخش شود ممكن است بهانه‌هاي متفاوتي دست افراد و جريان‌ها بدهند و در اين شرايط يك رويداد هنري تبديل مي‌شود به عرصه برخوردهاي سياسي. تلويزيون.


در برخي از برنامه‌هايش ممكن است به جوانان ميدان دهد. اما كمبود و خلاء اجراي صرف موسيقي در رسانه ما وجود دارد.


مي‌توانستند اين مشكل را حل كنند و بسيار هم ساده بود اما متاسفانه نكردند. براي مثال يك زمان برنامه «تماشاگه راز» كه با همت برادران مناجاتي توليد و پخش مي‌شد، خدمت بزرگي به تبليغ موسيقي ايراني كرد آن هم در بحبوحه‌اي كه موسيقي داشت فراموش مي‌شد.


هنرمندان درجه يكي در اين برنامه حضور پيدا كردند كه در حال حاضر هيچ‌ يك از آنان در اين رسانه ديده نمي‌شوند.


در «تماشاگه راز» يك خواننده و يك يا چند نوازنده مي‌آمدند و برنامه اجرا مي‌كردند. در واقع برنامه‌اي سنگين و وزين بود كه كسي هم اعتراض نداشت. اما متاسفانه اين رسانه همين را هم از مردم دريغ كرد. تلويزيون در حال حاضر هم مي تواند برنامه‌هايي از اين دست را ارائه دهد ومفهوم معنوي موسيقي ايراني را مي‌شود از رسانه ديد و شنيد اما تا وقتي كه اجرا نشود سودي ندارد.


در حال حاضر به فراغ و هجران آواز ايراني دچار شده‌ايم. پيشكسوتان بسياري در اين عرصه داريم كه سالهاست چهره‌اي از آنها از اين رسانه پخش نشده است. براي مثال هنرمندي مانند حسين عليشاپور سالها زحمت كشيد اما در اين ۲۰ سال گذشته يك تصوير هم از ايشان در اين رسانه ديده نشده است.


به راستي چرا اين رسانه از اين افراد استفاده نمي‌كند و آنها را به كار نمي‌گيرد. جوانان بااستعداد بسياري در اين زمينه هستند كه آواز ايراني را خوب فرا گرفته‌اند اما جايي براي ارائه‌اش ندارند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۴ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۰۳:۱۸:۵۹ توسط:onlinetabliq موضوع:

نقش رسانه ملي در شناخت موسيقي و پيامدهاي فرهنگي آن

نقش رسانه ملي در شناخت موسيقي و پيامدهاي فرهنگي آن


آموزشگاه سلفژ غرب تهران

تهران- ايرناپلاس- رويدادهاي موسيقي چون جشنواره ملي موسيقي جوان در حالي برگزار و داوري شده و خاتمه مي‌يابند كه به ندرت و يا اصلا از طريق صداوسيما به عنوان رسانه ملي منتشر نمي‌شوند و به اين عملكرد رسانه ملي نقدهايي وارد شده است.

شستشوي فرش ترك

به گزارش ايرناپلاس، تلويزيون به عنوان رسانه فراگير، ارزان و در دسترسِ مردم مي‌تواند به نوعي فرهنگ و هنر هر سرزميني را توسعه و ارتقاء دهد؛ آنگونه كه گويي همه مردم در يك مدرسه همگاني تاثيرپذيري دارند.


در اين ميان موسيقي به سبب جذابيت‌هايي كه دارد و ارتباطي كه مردم با آن برقرار مي كنند، مي‌تواند به عنوان يكي از اركان مهم فرهنگي مورد حمايت و توجه رسانه ملي قرار گيرد.


در واقع اين رسانه با توليد برنامه‌هاي گوناگون موسيقايي و پخش آثار بزرگان و پيشكسوتان اين عرصه مي‌تواند نقش‌ مهمي در حفظ و زنده نگه‌داشتن موسيقي اصيل و با محتوا و كيفيت را ايفا كند.


اما اين رسانه در ساخت برنامه هايي از اين دست فعال نبوده و يا حضور بسيار ضعيفي دارد چنانكه همواره با كمبود چنين محتواهايي روبه‌رو است. البته در مواردي برنامه‌هاي خوبي در حوزه موسيقي در اين سالها به روي آنتن رفته است اما به دليل حمايت نكردن از آن بعد از مدتي قطع شده‌اند.


هفته گذشته هم حميدرضا اردلان پژوهشگر موسيقي نواحي و آهنگساز كه چندين دوره نقش مشاور و داور بخش موسيقي نواحي جشنواره موسيقي جوان را عهده دار است از عدم توجه رسانه ملي به برگزاري رويداد مهمي با عنوان جشنواره ملي موسيقي جوان انتقاد كرد.


وي در اين‌ باره گفت: «صدا و سيما مشغول امور سياسي است و از چنين رويدادهايي غفلت مي‌كند. مديران تلويزيون از تاثير چنين جشنوارهايي بر رشد معرفت شنيداري جامعه غفلت دارند و آن را به‌عنوان يك رويداد ملي جامع، ضبط و پخش نمي‌كنند.»


وي گفت : «اگر بخواهيم فراگيري درصورت اين رويداد وقوع يابد، ضرورت دارد كه رسانه‌ها كمك كنند، مطمئنم محتواي جشنواره موسيقي جوان به‌طور كلي منش صدق دارد و درميان هنرمندان موسيقي راه فراگيري مي‌رود.»


اما به راستي تلويزيون تا چه اندازه بر سليقه مردم در انتخاب موسيقي ارزشمند و ايراني تاثير مي‌گذارد؟ آيا اين رسانه در اين سالها واقعا از پخش و توليد برخي برنامه‌هاي موسيقايي و پوشش برنامه‌ها غفلت كرده است و اگر چنين است در كدام بخش‌ها بوده است؟


در همين موضوع با هوشنگ جاويد، پژوهشگر موسيقي نواحي به گفت‌ وگو پرداختيم.


اندك بودن ميزان مصرف موسيقي ايراني در شبكه‌هاي تلويزيون


ايرناپلاس: نقش صدا و سيما و برنامه‌هاي تلويزيوني در گرايش مردم به سمت موسيقي ايراني چقدر است و نظارت‌ها چگونه مي‌تواند بر كيفيت آثار موسيقايي تلويزيون و ديگر توليدات اثرگذار باشد؟


هوشنگ جاويد: دو نوع شورا در حوزه شعر و موسيقي كشور داريم كه به صورت پيشيني نظارت دارند. ايراد اين نوع نظارت آن است كه نوع‌آوري، تفكر و انديشه صحيح نسبت به موضوعات را از هنرمند مي‌گيرد. اما به اعتقاد من اگر نظارتي وجود داشته باشد بايد به صورت پسيني باشد.


وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نزديك به ۱۰ سال است كه نهادي به نام دفتر صيانت از هنر و هنرمند ايجاد كرده است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بخواهد قوي عمل كند بايد وظايفي را به اين دفتر بسپارد و نظارت‌هاي پيشين را كنار بگذارد.


بايد ديگر به نظارت موسيقي و شعر نياز نداشته باشند و دست هنرمند را باز بگذارند. يعني هنرمندان آثاري را كه فكر مي‌كنند براي جامعه خوب و مناسب است، توليد كنند.


به طور قطع عده‌اي به اين توليدات زماني كه به بازار بيايند، نقد دارند و همانطور كه برخي براي بعضي از توليدات موسيقي‌ نقد مي‌نويسند به همان اندازه برخي از دستگاه‌هاي فرهنگي هم ممكن است نقد داشته باشند كه اگر نسبت به آثار توليدي نقد و مشكل جدي داشته باشند مي‌توانند به دفتر صيانت شكايت ببرند و با بيان ادله‌هايشان نسبت به آن آثار شكايت نمايند.


در آنجا تهيه‌كننده و هنرمند يا شاعر دفاع مي‌كند كه ممكن است برنده يا بازنده هم شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با اين نظارت پسين تمام اتهام‌هايي كه در حال حاضر از جاهاي مختلف به آن وارد مي‌شود را از خود مبرا مي‌كند و به عنوان يك داور عادل آثار هنرمندان و منتقدان را قضاوت و داوري مي‌كند كه به نظر من اين بهترين راه است.


البته صدا و سيما علاوه بر نظارت پيشيني، نظارت پسيني هم دارد. يعني شعر را بعد از تاييد و زماني كه در اثري به كار برده مي‌شود توسط گروه نظارت بررسي مي كند كه آيا درست تركيب شده يا خير و آيا موسيقي براي آن شعر مناسب است يا خير.


اين شكل از نظارت جلوي نوآوري صحيح و انديشه را مي‌گيرد و يك سويه عمل مي‌كند. به همين دليل است كه به تعداد بينهايت؛ شعرهاي عاشقانه كم‌محتوا داريم كه بيشتر در بخش موسيقي سّبُك جامعه حركت مي‌كنند. اما نقش صدا و سيما در اين ميان چيست؟


بايد گفت كه ميزان مصرف موسيقي ايراني يا به عبارت ديگر آن چيزي كه به عنوان موسيقي رديف و دستگاه و موسيقي نواحي و مناطق مي‌شناسيم در شبكه‌هاي اصلي صدا و سيما بسيار اندك است.


ضعف رسانه ملي در شناخت موسيقي


ايرناپلاس: چه دلايلي باعث مي‌شود كه كيفيت آثار موسيقايي به اين اندازه كاهش پيدا كند كه شاهد پخش برخي از آنها در رسانه‌اي مانند تلويزيون هستيم؟


جاويد: موسيقي امروزي، موسيقي فرنگي را در ذهن جامعه ايراني جا مي‌اندازد و اين افراد در گروه نظارت چه بالادستي و چه پايين‌دستي به جاي اينكه به اين‌ قسمت مساله فكر كنند مسير را اشتباه مي‌روند و بيشتر متن را محور موضوع قرار مي‌دهند.


به نوعي خوبي و بدي يك اثر را از روي متن داوري مي‌كنند در حالي كه اين كار كاملا غلط است. درواقع خوبي و بدي يك اثر در تلفيقي است كه صورت مي‌گيرد. بايد بررسي كرد كه تا چه اندازه موسيقي فرنگي به وسيله متن ايراني و فارسي به خورد ذهن مخاطب داده مي‌شود.


اين موسيقي پاپ كه مي‌شنويم و رنگ و لعابي كه به آن مي‌دهند، ايراني نيست. استادان بزرگ موسيقي ايران بارها اينها را گوشزد كردند، اما قبل انقلاب دولت وقت گوش نداد و در انقلاب هم اين قضيه وارونه شد و بعد از ۵ الي ۶ سال بعد از انقلاب و در اواخر دوره جنگ، شاگردان همان افرادي كه موسيقي‌هاي ايراني را ترويج مي‌كردند، روي كار آمده و همان شكل‌ها را ترويج نموده و خيلي سعي كردند بگويند اين موسيقي‌ها بهتر است.


در واقع بسياري از دست‌اندركاران صدا و سيما و تهيه كنندگان رسانه ملي در شناخت موسيقي ضعف دارند و به صورت سليقه‌اي عمل مي‌كنند. چون سالهاست حتي در تلويزيون و دانشكده صدا و سيما، موسيقي تدريس نمي‌شود و تدريس آن را حذف كرده‌اند به همين دليل شناختي از موسيقي ندارند، در نتيجه بر اساس سليقه عمل مي‌كنند.


آثاري كه از اين رسانه پخش مي‌شود براي جامعه ما كه مدعي يك جامعه انقلابي و حماسي هستيم در بسياري موارد ناشايست است و همين مساله براي مخاطب مشكل‌آفريني مي‌كند. اگر به ذات اين موسيقي نگاه كنيد مي‌بينيد كه اين موسيقي با ادوات خود داراي بالاترين معنويت درك و دريافت بوده است.


اگر غير از اين بود پس از اسلام براي اين موسيقي، سه هزار رساله توسط حكماي اسلامي نوشته نمي‌شد. به هر حال آن افراد كه نياكان ما به حساب مي‌آيند در بخش هنر، انسان‌هاي بي‌سوادي نسبت به دين نبودند و علاوه بر دين و مذهب هنر را هم مي‌شناختند. درباره بند بند موسيقي ايراني رساله‌ها و خطابه‌هاي مذهبي مثبت نوشته‌اند.


جاي خالي پيشكسوتان و جوانان با استعداد در تلويزيون


ايرناپلاس: با يك بررسي ساده متوجه مي‌شويم كه ساخت برنامه‌هاي موسيقي‌محور در تلويزيون بسيار اندك است، علاوه بر آن يكي از داوران جشنواره ملي موسيقي جوان از غفلت تلويزيون از اين رويداد انتقاد كرده، به اعتقاد شما اين غفلت و انتقادها بيشتر در چه بخش‌هايي قابل مشاهده است؟


جاويد: احساس و سليقه ما با خط مشي واقعي يك رسانه متفاوت است. بر طبق سليقه، منِ پژوهشگر علاقه دارم كه همه اتفاقات موسيقي از رسانه پخش شود. البته در جشنواره‌هايي كه برگزار مي‌شود بسياري از شركت‌كنندگان و مخاطبان از نوع داوري‌ها گلايه داشته‌اند كه تا چه اندازه صحيح است، نمي‌دانيم.


اما اگر اين رويداد از رسانه پخش شود ممكن است بهانه‌هاي متفاوتي دست افراد و جريان‌ها بدهند و در اين شرايط يك رويداد هنري تبديل مي‌شود به عرصه برخوردهاي سياسي. تلويزيون.


در برخي از برنامه‌هايش ممكن است به جوانان ميدان دهد. اما كمبود و خلاء اجراي صرف موسيقي در رسانه ما وجود دارد.


مي‌توانستند اين مشكل را حل كنند و بسيار هم ساده بود اما متاسفانه نكردند. براي مثال يك زمان برنامه «تماشاگه راز» كه با همت برادران مناجاتي توليد و پخش مي‌شد، خدمت بزرگي به تبليغ موسيقي ايراني كرد آن هم در بحبوحه‌اي كه موسيقي داشت فراموش مي‌شد.


هنرمندان درجه يكي در اين برنامه حضور پيدا كردند كه در حال حاضر هيچ‌ يك از آنان در اين رسانه ديده نمي‌شوند.


در «تماشاگه راز» يك خواننده و يك يا چند نوازنده مي‌آمدند و برنامه اجرا مي‌كردند. در واقع برنامه‌اي سنگين و وزين بود كه كسي هم اعتراض نداشت. اما متاسفانه اين رسانه همين را هم از مردم دريغ كرد. تلويزيون در حال حاضر هم مي تواند برنامه‌هايي از اين دست را ارائه دهد ومفهوم معنوي موسيقي ايراني را مي‌شود از رسانه ديد و شنيد اما تا وقتي كه اجرا نشود سودي ندارد.


در حال حاضر به فراغ و هجران آواز ايراني دچار شده‌ايم. پيشكسوتان بسياري در اين عرصه داريم كه سالهاست چهره‌اي از آنها از اين رسانه پخش نشده است. براي مثال هنرمندي مانند حسين عليشاپور سالها زحمت كشيد اما در اين ۲۰ سال گذشته يك تصوير هم از ايشان در اين رسانه ديده نشده است.


به راستي چرا اين رسانه از اين افراد استفاده نمي‌كند و آنها را به كار نمي‌گيرد. جوانان بااستعداد بسياري در اين زمينه هستند كه آواز ايراني را خوب فرا گرفته‌اند اما جايي براي ارائه‌اش ندارند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۴ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۰۳:۱۸:۴۰ توسط:onlinetabliq موضوع:

نقش رسانه ملي در شناخت موسيقي و پيامدهاي فرهنگي آن

نقش رسانه ملي در شناخت موسيقي و پيامدهاي فرهنگي آن


آموزشگاه سلفژ غرب تهران

تهران- ايرناپلاس- رويدادهاي موسيقي چون جشنواره ملي موسيقي جوان در حالي برگزار و داوري شده و خاتمه مي‌يابند كه به ندرت و يا اصلا از طريق صداوسيما به عنوان رسانه ملي منتشر نمي‌شوند و به اين عملكرد رسانه ملي نقدهايي وارد شده است.

شستشوي فرش ترك

به گزارش ايرناپلاس، تلويزيون به عنوان رسانه فراگير، ارزان و در دسترسِ مردم مي‌تواند به نوعي فرهنگ و هنر هر سرزميني را توسعه و ارتقاء دهد؛ آنگونه كه گويي همه مردم در يك مدرسه همگاني تاثيرپذيري دارند.


در اين ميان موسيقي به سبب جذابيت‌هايي كه دارد و ارتباطي كه مردم با آن برقرار مي كنند، مي‌تواند به عنوان يكي از اركان مهم فرهنگي مورد حمايت و توجه رسانه ملي قرار گيرد.


در واقع اين رسانه با توليد برنامه‌هاي گوناگون موسيقايي و پخش آثار بزرگان و پيشكسوتان اين عرصه مي‌تواند نقش‌ مهمي در حفظ و زنده نگه‌داشتن موسيقي اصيل و با محتوا و كيفيت را ايفا كند.


اما اين رسانه در ساخت برنامه هايي از اين دست فعال نبوده و يا حضور بسيار ضعيفي دارد چنانكه همواره با كمبود چنين محتواهايي روبه‌رو است. البته در مواردي برنامه‌هاي خوبي در حوزه موسيقي در اين سالها به روي آنتن رفته است اما به دليل حمايت نكردن از آن بعد از مدتي قطع شده‌اند.


هفته گذشته هم حميدرضا اردلان پژوهشگر موسيقي نواحي و آهنگساز كه چندين دوره نقش مشاور و داور بخش موسيقي نواحي جشنواره موسيقي جوان را عهده دار است از عدم توجه رسانه ملي به برگزاري رويداد مهمي با عنوان جشنواره ملي موسيقي جوان انتقاد كرد.


وي در اين‌ باره گفت: «صدا و سيما مشغول امور سياسي است و از چنين رويدادهايي غفلت مي‌كند. مديران تلويزيون از تاثير چنين جشنوارهايي بر رشد معرفت شنيداري جامعه غفلت دارند و آن را به‌عنوان يك رويداد ملي جامع، ضبط و پخش نمي‌كنند.»


وي گفت : «اگر بخواهيم فراگيري درصورت اين رويداد وقوع يابد، ضرورت دارد كه رسانه‌ها كمك كنند، مطمئنم محتواي جشنواره موسيقي جوان به‌طور كلي منش صدق دارد و درميان هنرمندان موسيقي راه فراگيري مي‌رود.»


اما به راستي تلويزيون تا چه اندازه بر سليقه مردم در انتخاب موسيقي ارزشمند و ايراني تاثير مي‌گذارد؟ آيا اين رسانه در اين سالها واقعا از پخش و توليد برخي برنامه‌هاي موسيقايي و پوشش برنامه‌ها غفلت كرده است و اگر چنين است در كدام بخش‌ها بوده است؟


در همين موضوع با هوشنگ جاويد، پژوهشگر موسيقي نواحي به گفت‌ وگو پرداختيم.


اندك بودن ميزان مصرف موسيقي ايراني در شبكه‌هاي تلويزيون


ايرناپلاس: نقش صدا و سيما و برنامه‌هاي تلويزيوني در گرايش مردم به سمت موسيقي ايراني چقدر است و نظارت‌ها چگونه مي‌تواند بر كيفيت آثار موسيقايي تلويزيون و ديگر توليدات اثرگذار باشد؟


هوشنگ جاويد: دو نوع شورا در حوزه شعر و موسيقي كشور داريم كه به صورت پيشيني نظارت دارند. ايراد اين نوع نظارت آن است كه نوع‌آوري، تفكر و انديشه صحيح نسبت به موضوعات را از هنرمند مي‌گيرد. اما به اعتقاد من اگر نظارتي وجود داشته باشد بايد به صورت پسيني باشد.


وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نزديك به ۱۰ سال است كه نهادي به نام دفتر صيانت از هنر و هنرمند ايجاد كرده است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بخواهد قوي عمل كند بايد وظايفي را به اين دفتر بسپارد و نظارت‌هاي پيشين را كنار بگذارد.


بايد ديگر به نظارت موسيقي و شعر نياز نداشته باشند و دست هنرمند را باز بگذارند. يعني هنرمندان آثاري را كه فكر مي‌كنند براي جامعه خوب و مناسب است، توليد كنند.


به طور قطع عده‌اي به اين توليدات زماني كه به بازار بيايند، نقد دارند و همانطور كه برخي براي بعضي از توليدات موسيقي‌ نقد مي‌نويسند به همان اندازه برخي از دستگاه‌هاي فرهنگي هم ممكن است نقد داشته باشند كه اگر نسبت به آثار توليدي نقد و مشكل جدي داشته باشند مي‌توانند به دفتر صيانت شكايت ببرند و با بيان ادله‌هايشان نسبت به آن آثار شكايت نمايند.


در آنجا تهيه‌كننده و هنرمند يا شاعر دفاع مي‌كند كه ممكن است برنده يا بازنده هم شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با اين نظارت پسين تمام اتهام‌هايي كه در حال حاضر از جاهاي مختلف به آن وارد مي‌شود را از خود مبرا مي‌كند و به عنوان يك داور عادل آثار هنرمندان و منتقدان را قضاوت و داوري مي‌كند كه به نظر من اين بهترين راه است.


البته صدا و سيما علاوه بر نظارت پيشيني، نظارت پسيني هم دارد. يعني شعر را بعد از تاييد و زماني كه در اثري به كار برده مي‌شود توسط گروه نظارت بررسي مي كند كه آيا درست تركيب شده يا خير و آيا موسيقي براي آن شعر مناسب است يا خير.


اين شكل از نظارت جلوي نوآوري صحيح و انديشه را مي‌گيرد و يك سويه عمل مي‌كند. به همين دليل است كه به تعداد بينهايت؛ شعرهاي عاشقانه كم‌محتوا داريم كه بيشتر در بخش موسيقي سّبُك جامعه حركت مي‌كنند. اما نقش صدا و سيما در اين ميان چيست؟


بايد گفت كه ميزان مصرف موسيقي ايراني يا به عبارت ديگر آن چيزي كه به عنوان موسيقي رديف و دستگاه و موسيقي نواحي و مناطق مي‌شناسيم در شبكه‌هاي اصلي صدا و سيما بسيار اندك است.


ضعف رسانه ملي در شناخت موسيقي


ايرناپلاس: چه دلايلي باعث مي‌شود كه كيفيت آثار موسيقايي به اين اندازه كاهش پيدا كند كه شاهد پخش برخي از آنها در رسانه‌اي مانند تلويزيون هستيم؟


جاويد: موسيقي امروزي، موسيقي فرنگي را در ذهن جامعه ايراني جا مي‌اندازد و اين افراد در گروه نظارت چه بالادستي و چه پايين‌دستي به جاي اينكه به اين‌ قسمت مساله فكر كنند مسير را اشتباه مي‌روند و بيشتر متن را محور موضوع قرار مي‌دهند.


به نوعي خوبي و بدي يك اثر را از روي متن داوري مي‌كنند در حالي كه اين كار كاملا غلط است. درواقع خوبي و بدي يك اثر در تلفيقي است كه صورت مي‌گيرد. بايد بررسي كرد كه تا چه اندازه موسيقي فرنگي به وسيله متن ايراني و فارسي به خورد ذهن مخاطب داده مي‌شود.


اين موسيقي پاپ كه مي‌شنويم و رنگ و لعابي كه به آن مي‌دهند، ايراني نيست. استادان بزرگ موسيقي ايران بارها اينها را گوشزد كردند، اما قبل انقلاب دولت وقت گوش نداد و در انقلاب هم اين قضيه وارونه شد و بعد از ۵ الي ۶ سال بعد از انقلاب و در اواخر دوره جنگ، شاگردان همان افرادي كه موسيقي‌هاي ايراني را ترويج مي‌كردند، روي كار آمده و همان شكل‌ها را ترويج نموده و خيلي سعي كردند بگويند اين موسيقي‌ها بهتر است.


در واقع بسياري از دست‌اندركاران صدا و سيما و تهيه كنندگان رسانه ملي در شناخت موسيقي ضعف دارند و به صورت سليقه‌اي عمل مي‌كنند. چون سالهاست حتي در تلويزيون و دانشكده صدا و سيما، موسيقي تدريس نمي‌شود و تدريس آن را حذف كرده‌اند به همين دليل شناختي از موسيقي ندارند، در نتيجه بر اساس سليقه عمل مي‌كنند.


آثاري كه از اين رسانه پخش مي‌شود براي جامعه ما كه مدعي يك جامعه انقلابي و حماسي هستيم در بسياري موارد ناشايست است و همين مساله براي مخاطب مشكل‌آفريني مي‌كند. اگر به ذات اين موسيقي نگاه كنيد مي‌بينيد كه اين موسيقي با ادوات خود داراي بالاترين معنويت درك و دريافت بوده است.


اگر غير از اين بود پس از اسلام براي اين موسيقي، سه هزار رساله توسط حكماي اسلامي نوشته نمي‌شد. به هر حال آن افراد كه نياكان ما به حساب مي‌آيند در بخش هنر، انسان‌هاي بي‌سوادي نسبت به دين نبودند و علاوه بر دين و مذهب هنر را هم مي‌شناختند. درباره بند بند موسيقي ايراني رساله‌ها و خطابه‌هاي مذهبي مثبت نوشته‌اند.


جاي خالي پيشكسوتان و جوانان با استعداد در تلويزيون


ايرناپلاس: با يك بررسي ساده متوجه مي‌شويم كه ساخت برنامه‌هاي موسيقي‌محور در تلويزيون بسيار اندك است، علاوه بر آن يكي از داوران جشنواره ملي موسيقي جوان از غفلت تلويزيون از اين رويداد انتقاد كرده، به اعتقاد شما اين غفلت و انتقادها بيشتر در چه بخش‌هايي قابل مشاهده است؟


جاويد: احساس و سليقه ما با خط مشي واقعي يك رسانه متفاوت است. بر طبق سليقه، منِ پژوهشگر علاقه دارم كه همه اتفاقات موسيقي از رسانه پخش شود. البته در جشنواره‌هايي كه برگزار مي‌شود بسياري از شركت‌كنندگان و مخاطبان از نوع داوري‌ها گلايه داشته‌اند كه تا چه اندازه صحيح است، نمي‌دانيم.


اما اگر اين رويداد از رسانه پخش شود ممكن است بهانه‌هاي متفاوتي دست افراد و جريان‌ها بدهند و در اين شرايط يك رويداد هنري تبديل مي‌شود به عرصه برخوردهاي سياسي. تلويزيون.


در برخي از برنامه‌هايش ممكن است به جوانان ميدان دهد. اما كمبود و خلاء اجراي صرف موسيقي در رسانه ما وجود دارد.


مي‌توانستند اين مشكل را حل كنند و بسيار هم ساده بود اما متاسفانه نكردند. براي مثال يك زمان برنامه «تماشاگه راز» كه با همت برادران مناجاتي توليد و پخش مي‌شد، خدمت بزرگي به تبليغ موسيقي ايراني كرد آن هم در بحبوحه‌اي كه موسيقي داشت فراموش مي‌شد.


هنرمندان درجه يكي در اين برنامه حضور پيدا كردند كه در حال حاضر هيچ‌ يك از آنان در اين رسانه ديده نمي‌شوند.


در «تماشاگه راز» يك خواننده و يك يا چند نوازنده مي‌آمدند و برنامه اجرا مي‌كردند. در واقع برنامه‌اي سنگين و وزين بود كه كسي هم اعتراض نداشت. اما متاسفانه اين رسانه همين را هم از مردم دريغ كرد. تلويزيون در حال حاضر هم مي تواند برنامه‌هايي از اين دست را ارائه دهد ومفهوم معنوي موسيقي ايراني را مي‌شود از رسانه ديد و شنيد اما تا وقتي كه اجرا نشود سودي ندارد.


در حال حاضر به فراغ و هجران آواز ايراني دچار شده‌ايم. پيشكسوتان بسياري در اين عرصه داريم كه سالهاست چهره‌اي از آنها از اين رسانه پخش نشده است. براي مثال هنرمندي مانند حسين عليشاپور سالها زحمت كشيد اما در اين ۲۰ سال گذشته يك تصوير هم از ايشان در اين رسانه ديده نشده است.


به راستي چرا اين رسانه از اين افراد استفاده نمي‌كند و آنها را به كار نمي‌گيرد. جوانان بااستعداد بسياري در اين زمينه هستند كه آواز ايراني را خوب فرا گرفته‌اند اما جايي براي ارائه‌اش ندارند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۴ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۰۳:۱۸:۲۲ توسط:onlinetabliq موضوع:

فرشبافان زنجاني از مركب تيزپاي بيمه جامانده اند

فرشبافان زنجاني از مركب تيزپاي بيمه جامانده اند

 

زنجان – ايرنا – بيش از ۳۷ هزار بافنده فرش در زنجان با مشكلات متعددي مواجه هستند كه بيمه يكي از مسايل مهم و دغدغه اساسي آنان است.

قاليشويي شهران

به گزارش ايرنا، حمايت از قاليبافان و هنرصنعت فرش دستباف و اجراي قانون بيمه از خواسته هاي مهم اين قشر زحمتكش محسوب مي شود.

قاليشويي سرخه حصار

وزيران عضو كميسيون امور اجتماعي و دولت الكترونيك در جلسه اي سال ۱۳۸۸بنا به پيشنهاد وزارتخانه‌هاي رفاه و تامين اجتماعي و بازرگاني و سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري و به استناد اصل ۱۳۸ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و با رعايت آيين‌نامه اجرايي قانون بيمه‌هاي اجتماعي قاليبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنايع دستي شناسه‌دار (كددار) را تصويب كردند.


اين آيين نامه در سال ۱۳۸۸ مصوب و تا سال ۱۳۹۲ اجرايي شد كه بر اساس آن مقرر شد ۴۵۰ هزار نفر از اين فعالان بيمه شوند و ظرف ۱۰ سال از زمان تصويب مصوبه، هر سال ۱۰۰ هزار نفر وارد اين چرخه شده و تحت پوشش بيمه قرار گيرند.


متاسفانه از سال ۱۳۹۲ به بعد علاوه بر افرادي كه سال ها در صف بيمه بودند و نتوانستند از مزاياي بيمه بهره مند شوند، بنا به دلايل مختلفي از جمله مثل عدم واريز مبلغ بيمه در همان روز مقرر و يا عدم حضور هنگام مراجعه بازرس، قطع شد.


حال، احياي بيمه بافندگان فرش و تحت پوشش قرار گرفتن بافندگاني تاكنون نتوانسته اند بيمه شوند از خواسته مهم فعالان و زحمت كشان اين صنف است كه با ادعاي مسدود شدن سايت نتوانسته اند در اين خصوص موفق شوند.


۳۷ هزار زنجاني بافنده فرش، منتظر بيمه اند


رئيس اتحاديه بافندگان فرش استان زنجان گفت: در حال حاضر در استان حدود ۴۰ هزار بافنده فرش خانم و آقا در سطح استان داريم كه از اين تعداد حدود سه هزار نفر نيز بيمه دارند.


صمد نجفي ادامه داد: از ميان بيمه شده ها نيز بيمه تعدادي قطع شده بود.


وي ادامه داد: در مرحله شيوع ويروس كرونا بيمه هشت نفر و در موج دوم بيمه ۱۱ نفر برقرار شد.


به گفته رئيس اتحاديه بافندگان فرش استان زنجان، در موج سوم بيمه پنج نفر از بافندگان فرش قطع شده بود كه اين مشكل تاكنون رفع نشده است.


نجفي، شايعه بيمه ساير مشاغل به نام بافندگان فرش را رد كرد و افزود: هيچ يك از ديگر مشاغل استان زنجان به نام بافندگان فرش بيمه نشده اند.


وي، بافندگان فرش را پايين ترين قشر جامعه، كم درآمدترين و پرجمعيت ترين خانواده ها بيان كرد و افزود: اين قشر كه از توليد كنندگان جامعه هستند نيازمند حمايت جدي مسئولان هستند كه تاكنون هيچ توجهي نشده و حتي بيمه آنها نيز قطع شده است.


بافندگان فرش زنجان حامي ندارند


رئيس اتحاديه بافندگان فرش استان زنجان گفت: قيمت مواد اوليه فرش آنقدر افزايش يافته است كه با فروش آن همخواني ندارد، بافنده فرش اين مواد را با نرخ بالاتري خريداري كرده و به اميد اينكه با قيمت مناسبي بفروشد، اقدام به بافت مي كند.


نجفي اظهار داشت: هنگام فروش براي بافنده حتي پول كارگر هم باقي نمي ماند در حال حاضر كارگران ساختماني روزانه با نرخ ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان فعاليت مي كنند، فرشباف روزانه كمتر از ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارد.


وي با تاكيد بر اينكه مواد اوليه فرش در دست سرمايه دار است، ادامه داد: بافنده از قشر طبقه پايين است اين مواد را با نرخ منصفانه اي ارائه نمي دهد و روزانه بر قيمت آن اضافه و گرانتر عرضه مي كند.


رئيس اتحاديه بافندگان فرش استان زنجان گفت: خريدار فرش نيز سرمايه دار است كه يك تخته فرش را با ۲ ميليون تومان از بافنده خريد و با چهار ميليون تومان مي فروشد.


به گفته نجفي، بافنده پس از بافتن فرش بلافاصله آن را براي فروش در بازار عرضه مي كند تا بتواند هزينه هاي زندگي خود را جبران كند كه اين نرخ هاي متفاوت همخواني ندارد و اين قشر هميشه متضرر و سود تلاش وي به جيب سرمايه دار مي رود.


وي تاكيد كرد: تاكنون از توليد كننده و بافنده فرش در استان زنجان حمايتي نشده است كه ۴۰ هزار بافنده فرش در استان نيازمند حمايت مسئولان هستند.


رئيس اتحاديه بافندگان فرش استان زنجان با بيان اينكه در دوران كرونا تسهيلاتي براي حمايت از اين قشر پرداخت نشد، گفت: از بين اين همه بافنده و فعال در توليد فرش استان فقط ۲۰ تا ۴۰ نفر توانستند اين تسهيلات را دريافت كنند.


نجفي، علت عدم پرداخت تسهيلات كرونايي براي ساير فعالان در اين عرصه را اعلام اتمام بودجه از سوي بانك ها و اداره كل كار تعاون و رفاه اجتماعي بيان كرد كه هر كدام مسئوليت را به گردن ديگري انداختند.


بيمه كارگرانم قطع شد


علي شير اسمخاني يكي از توليد كنندگان فرش زنجان از عدم حمايت مسئولان استان گفت كه بسياري از بافندگان فرش حتي نمي توانند هزينه هاي زندگي خود را جبران كنند.


وي ادامه مي دهد: خود ما كه توليد كننده هستيم و هم بافنده ها در عذاب هستيم كه مشكل بيمه و دريافت در تسهيلات دارند و اما كسي جوابگو نيست.


اين توليد كننده فرش يادآوري كرد: در حال حاضر ۸۰ نفر از معتادان بهبود يافته از اعتياد را در كارگاه فرش بافي خود مشغول به كار كرده ام.


اسمخاني دريافت تسهيلات بانكي با سود كم را يكي از تقاضاهاي بافندگان فرش بيان كرد و افزود: تاكنون مدير كل بهزيستي و كميته امداد امام خميني(ره) استان به اين كارگاه مراجعه كرده اند اما تاكنون هيچ اقدامي نكرده اند.


وي اظهار داشت: در ۱۰ سال گذشته ۴۰ نفر بافنده در استان داشتم كه اين رقم در زمان حاضر به ۸۰ نفر رسيده اند و اين بهبود يافته ها را چنگ و دندان نگهداشته ام چرا كه اقدام به ريزش نيرو كنم دوباره به دنبال مواد مخدر خواهند رفت.


اين توليد كننده فرش زنجاني تاكيد كرد: ۱۱ سال براي نيروهايم زحمت كشيده ام و در حال حاضر پاك هستند كه همه صاحب زندگي هستند و فرزندان آنها مرا پدربزرگ صدا مي زنند.


اسمخاني با تاكيد بر اينكه با اين تعداد نيرو در حال حاضر بيشتر متضرر مي شوم و سودي در زمان حاضر ندارم، ادامه داد: در قبال اين ضرر به فكر آينده خانواده ها و فرزندان اين كارگران هستند.


وي خاطرنشان كرد: معاون هماهنگي امور اقتصادي نيز همراهي ساير مسئولان استانداري از كارگاه فرشبافي بازديد كرده اند اما تاكنون هيچ لطف، حمايت و تسهيلاتي نداشته اند.


اين توليد كننده فرش زنجاني اضافه كرد: بارها و بارها با مدير كل تامين اجتماعي استان در اين خصوص برقراري مجدد بيمه كارگران رايزني كرده ايم اما تا اين لحظه هيچ نتيجه اي نداده است.


وي ادامه داد: كارگري كه از نوجواني فرش باف است بيمه اش قطع شده و هنگام مريضي كه در بيمارستان بستري بود هزينه آن بدون بيمه ۱۵ ميليون تومان پرداخت شد.


اين توليد كننده فرش زنجاني گفت: علت عدم برقراري بيمه فرشبافان زنجاني قطعي سايت از سوي مدير كل تامين اجتماعي استان بيان شده است.


اسم خاني افزود: مسوولان به جاي حمايت از بنده كه بهبود يافته هاي از مواد مخدر را نجات داده و اجازه فروپاشي خانواده هاي آنها را نداده ام و در تلاش بودم تا فرزندانشان فرزند طلاق نباشند، بيمه آنها را نيز قطع مي كنند.


 

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۱۱:۵۴:۰۹ توسط:onlinetabliq موضوع: