onlinetabliq

گله حسن سمندري از مسئولان موسيقي مشهدحسن سمندري پيش از اين به شهر‌آرا گفته بود از پس هزينه‌هاي درمان دخترش برنيامده و به‌ناچار دوتار يادگار پدرش را فروخته است. او به‌تازگي در گفتگو با ايلنا درباره حال‌وروز و وضعيت زندگي‌اش در يكي‌دو سال گذشته نيز گفته است: «واقعا نمي‌دانم چه بگويم و چگونه بگويم كه مسئولان صداي مرا بشنوند. متأسفانه صداي ما به‌جايي نمي‌رسد و اگر هم شنيده شود، نتيجه‌اي ندارد.»

به گزارش شهرآرانيوز - حسن سمندري، فرزند استاد غلامحسين سمندري، كه دغدغه‌اش تداوم موسيقي خراسان و باخزر است، اين روز‌ها در نااميدي و بي‌انگيزگي به‌سر مي‌برد و در عرصه موسيقي هم فعاليت نمي‌كند. او چندي پيش پسرش و به‌تازگي نيز دختر جوانش را بر اثر بيماري از دست داده است. او پيش از اين به شهر‌آرا گفته بود از پس هزينه‌هاي درمان دخترش برنيامده و به‌ناچار دوتار يادگار پدرش را فروخته است. او به‌تازگي در گفتگو با ايلنا درباره حال‌وروز و وضعيت زندگي‌اش در يكي‌دو سال گذشته نيز گفته است: «واقعا نمي‌دانم چه بگويم و چگونه بگويم كه مسئولان صداي مرا بشنوند.

مقالات بيشتر:آموزشگاه دف غرب تهران

متأسفانه صداي ما به‌جايي نمي‌رسد و اگر هم شنيده شود، نتيجه‌اي ندارد. زندگي من از ۲ سال قبل تاكنون خيلي سخت‌تر شده است، چون با فاصله‌اي كوتاه ۲ فرزندم را از دست دادم. پسرم سرباز بود و پارسال پس از پايان خدمت در سن بيست‌ودوسالگي در دريا غرق شد و از دنيا رفت.

پس از اين اتفاق، كمي بعد و هم‌زمان با تعطيلات عيد نوروز بهاره، دختر بزرگم كه ۲۷ سال داشت، كليه‌اش را از دست داد و درگير بستر و بيماري شد. اين مشكلات به كنار، بيماري كرونا هم ۲ سال است زندگي مرا سخت‌تر از قبل كرده است، به اين دليل كه هيچ فعاليتي در عرصه موسيقي نداشته‌ام.» او همچنين تاكيد كرده است: «در ۲ سال گذشته مسئولان اداره‌كل فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان‌رضوي سراغي از من نگرفته‌اند و حمايتي هم وجود نداشته است. حتي پس از اين‌همه دشواري و مصيبتي كه از سر گذراندم و بخش‌هايي از آن رسانه‌اي شده است، جوياي حالم نشده‌اند. من از هيچ‌كس گله‌اي ندارم، اما از مسئولان موسيقي مشهد واقعا گله‌مندم.

زماني كه جوان‌تر بودم آن‌ها از من مي‌خواستند در جشنواره‌ها حاضر شوم و من هم اين كار را مي‌كردم. من كسي نيستم، به مردم تعلق دارم و براي آن‌ها و با آن‌ها زندگي مي‌كنم و براي هنردوستان نفس مي‌كشم. واقعا حقم نيست كه تا اين حد به من بي‌توجهي و بي‌مهري شود. مدتي قبل استاد محمدرضا درويشي با يكي از مستندسازان تماس گرفته و از او خواسته بود درباره من مستندي تهيه كند. آقاي درويشي به آن مستندساز گفته بود هيچ مي‌داني حسن‌آقا تخم دوزرده موسيقي استان خراسان است؟! واقعا راضي بودم فردي كه الان هستم نباشم، اما زن و بچه‌ام از امكانات اوليه زندگي برخوردار باشند.»