استعداديابي در موسيقي، فراموش شده روزگار ما!
استعداديابي در موسيقي، فراموش شده روزگار ما!
تكليفمان با موسقي از خواندن و آواز تا نوازندگي و ساز، به هيچ وجه مشخص نيست. هيچ فصل الخطابي هم گويا وجود ندارد. اين در حالي است كه نظرات امامين انقلاب در اين خصوص و تبيين عقلي موضوع، نسبتا شفاف است. در چنين فضاي غبارآلودي، كسي به استعداديابي هم فكر نميكند. استعداد سنتور در كف مترو كشف ميشود و صداي جانانه يك پيرمرد در صحرا!
شعار سال: گويا بعضيها با خودشان و فقه پويا كلا قهر هستند. با وجود آنكه به تجربه و آزمون و خطاهاي مكرر صورت پذيرفته ثابت شده كه گرايشات افراطي به سمت فقه سنتي نميتواند راهبري راهبردي جامعه را عهده دار شود، اما معلوم نيست اين همه تاكيد براي چيست؟
نظرات امامين انقلاب در خصوص موسيقي كاملا شفاف و روشن است، چرا بعضيها كاسه داغتر از آش شده و تا اين حد فضا را غبارآلود ميكنند؟
آيا انتظار داريم در چنين فضايي استعداديابي موسيقي پا بگيرد؟ چه انتظار بيهودهاي. طبيعي است كه در چنين فضايي، استعداد سنتور در كف مترو كشف ميشود و صداي جانانه يك پيرمرد در صحرا!
حسينعلي شبانپور مردي خونگرم و مهربان اگر اينگونه با سوز ميخواند از سوز سوگ فرزند جوان شهيدش است
من چه در پاي تو ريزم كه پسند تو بود
سر نه چيزيست كه شايسته پاي تو بود
ذرهاي در همه اجزاي من مسكين نيست
كه نه آن ذره معلق به صفاي تو بود
از كجا ميآيد اين آواي دوست...؟!
شباني كه دردها، قصهها و غصه هايش را با آوازي براي خدا ميخواند. خلوص و دلپاكي ايشان از رياضتيست كه در بيابان كشيده و ميكشد. دره به دره كوهها و دشتهاي شهرضا با صداي گرم و دلنشين او آشناست. او عاشق شجريان است...
آدم مات و مبهوت ميمونه ازين صداي عشقي كه به رايگان در اختيار مردم گذاشته دستمريزاد
برچسب: ،